چرا خودکار باید در هواپیما بنویسد که هزینههایِ مازادي در یکسانسازیِ فشارِ مُحتملِّ جوّ بر لولهیِ خودکارِ تولیدی بر ما تحمیل کند؟ یک بندهیِ مؤمن چه چیزي دارد که در هواپیما باید نوشت و تا پا گذاردن بر زمینِ سفت صبر نمیتواند کرد؟ در هواپیما، که هر لحظه بر مرزي از جغرافیایِ جهان استوار است، ذیلِ قوانینِ کدام نظام میتوان با صاحبِ خودکارِ Airplane-safe برخورد کرد؟ اینها مسائلي ست که میخواهد اصلِ تولیدِ خودکارِ ایرانی-اسلامی را زیرِ سؤال بَرَد و بنده با آنها مخالف ام.
قلم را برایِ نوشتن میسازند، نوشتن در هر شرایطي؛ گرما و سرما، رطوبت و خشکی، و بر زمین و در هوا. یا بر هر سطحي، و به هر هدفي؛ ماندگار یا موقّت. این تنوّعِ بسیاري به محصول میدهد. طرّاحی و تولید به خودیِ خود پیچیده هست. و محصولِ نهایی هنوز مشتری را وادار به انتخاب و خرید نمیکند.
محصولِ شما ارگونومیک است؟ کاربرپسند چی؟ دوستدارِ طبیعت، سازگار با محیطِ زیست، یا زیستتخریبپذیر؟ در جیبِ چپِ پیراهن، رویِ سینه جوهر پس نمیهد؟ و در هواپیما یا تویِ زیردریایی. و جوهرِ آن با آب پاک میشود؟ پس در اسنادِ مهم از جعل به جا نمیماند؟
این همه را در تولیدِ نوشتافزارِ ایرانی میتوان پیدا کرد: بهترین نمونههایِ بازارهایِ دنیا را نمونهبرداری کردن. آن وقت نامِ محصول را گذاشت کالایِ ایرانی-اسلامیِ پیشرفته.
قلم، این وسیلهیِ هرروزهیِ همهجاییِ دستِ هر انسانِ کاتب، چیزي ست آنقَدَر باریک که میانِ انگشتانِ نوعِ بشر جا بگیرد و آنقَدَر سبُک که دست را در راهِ طولانیِ نوشتار بیش از این خسته نکند. یا به خود جوهر دارد یا در بسترِ آن مُرکّب میشود. امّا بدونِ نوک نمیشود؛ چه روزگاري سخت بر سنگ و چوب حجّاری میکرد، و امروز که بر صفحهیِ حسّاسِ مغناطیسی نرم میرقصد. نوشتافزار نمادِ تمدّنِ بشر است، روزگار را بعد از خود به نامِ تاریخ ثبت کرد.
درباره این سایت